فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 134
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد ، باد غيرت به صدش خار پريشان دل کرد طوطي اي را به خيال شکري دل خوش بود ، ناگهش سيل فنا نقش امل باطل کرد قره العين من آن ميوه دل يادش باد ، که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد ساروان بار من افتاد خدا را مددي ، که اميد کرمم همره اين محمل کرد روي خاکي و نم چشم مرا خوار مدار ، چرخ فيروزه طربخانه از اين کهگل کرد آه و فرياد که از چشم حسود مه چرخ ، در لحد ماه کمان ابروي من منزل کرد
نزدي شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
،
چه کنم بازي ايام مرا غافل کرد
تعبیر:
در انجام کاری که در پیش داری دچار مشکل و نا امیدی شده ای. یأس و حرمان انسان را از ادامه ی راه باز می دارد و بهتر است راه های دیگر را هم امتحان کنی. با صبر و حوصله و ایمان می توانی کوه مشکلات را از پیش پای خود برداری. مشورت با صاحبنظران را فراموش نکن. به تنهایی از عهده ی حل مشکلات بر نمی آیی.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 204
ياد باد آن که نهانت نظري با ما بود ، رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود ياد باد آن که چو چشمت به عتابم مي کشت ، معجز عيسويت در لب شکرخا بود ياد باد آن که صبوحي زده در مجلس انس ، جز من و يار نبوديم و خدا با ما بود ياد باد آن که رخت شمع طرب مي افروخت ، وين دل سوخته پروانه ناپروا بود ياد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب ، آن که او خنده مستانه زدي صهبا بود ياد باد آن که چو ياقوت قدح خنده زدي ، در ميان من و لعل تو حکايت ها بود ياد باد آن که نگارم چو کمر بربستي ، در رکابش مه نو پيک جهان پيما بود ياد باد آن که خرابات نشين بودم و مست ، وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
ياد باد آن که به اصلاح شما مي شد راست
،
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
تعبیر:
ایام جئانی و خوشگذرانی و راحتی زود می گذردو از خود و اطرافت غافل نشو که ناگهان این روزهای خوش جای خود را به رنج و مشقت می دهندو پس در عین خوشی و راحتی فکر آینده و حوادث ناگوار هم باش و همیشه آماده ی جنگ با مشقات باش.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 352
روزگاري شد که در ميخانه خدمت مي کنم ، در لباس فقر کار اهل دولت مي کنم تا کي اندر دام وصل آرم تذروي خوش خرام ، در کمينم و انتظار وقت فرصت مي کنم واعظ ما بوي حق نشنيد بشنو کاين سخن ، در حضورش نيز مي گويم نه غيبت مي کنم با صبا افتان و خيزان مي روم تا کوي دوست ، و از رفيقان ره استمداد همت مي کنم خاک کويت زحمت ما برنتابد بيش از اين ، لطف ها کردي بتا تخفيف زحمت مي کنم زلف دلبر دام راه و غمزه اش تير بلاست ، ياد دار اي دل که چندينت نصيحت مي کنم ديده بدبين بپوشان اي کريم عيب پوش ، زين دليري ها که من در کنج خلوت مي کنم
حافظم در مجلسي دردي کشم در محفلي
،
بنگر اين شوخي که چون با خلق صنعت مي کنم
تعبیر:
مراقب اطرافیان خود باش تا گمراه نشوی. در هر کاری که شروع می کنی با عقل و اندیشه عمل کن تا به نتیجه ی مطلوب برسی. دوستان خود را بشناس تا بتوانی به موقع از آنها استمداد جویی.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 249
اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار ، ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار نکته اي روح فزا از دهن دوست بگو ، نامه اي خوش خبر از عالم اسرار بيار تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام ، شمه اي از نفحات نفس يار بيار به وفاي تو که خاک ره آن يار عزيز ، بي غباري که پديد آيد از اغيار بيار گردي از رهگذر دوست به کوري رقيب ، بهر آسايش اين ديده خونبار بيار خامي و ساده دلي شيوه جانبازان نيست ، خبري از بر آن دلبر عيار بيار شکر آن را که تو در عشرتي اي مرغ چمن ، به اسيران قفس مژده گلزار بيار کام جان تلخ شد از صبر که کردم بي دوست ، عشوه اي زان لب شيرين شکربار بيار روزگاريست که دل چهره مقصود نديد ، ساقيا آن قدح آينه کردار بيار
دلق حافظ به چه ارزد به مي اش رنگين کن
،
وان گهش مست و خراب از سر بازار بيار
تعبیر:
انتظار به پایان خواهد رسید. تلخکامی ها به خوشی و شادی تبدیل می شود. فقط باید صبر کرد و به خدا امیدوار بود. با آرامش خاطر به کار خود ادامه بده.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 255
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور ، کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور اي دل غمديده حالت به شود دل بد مکن ، وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن ، چتر گل در سر کشي اي مرغ خوشخوان غم مخور دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت ، دايما يک سان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نوميد چون واقف نه اي از سر غيب ، باشد اندر پرده بازي هاي پنهان غم مخور اي دل ار سيل فنا بنياد هستي برکند ، چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم ، سرزنش ها گر کند خار مغيلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد ، هيچ راهي نيست کان را نيست پايان غم مخور حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب ، جمله مي داند خداي حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شب هاي تار
،
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
تعبیر:
روزگار رنج و حرمان تمام می شود و دوران خوشی و شادکامی به زودی فرا می رسد. امروز اگر دچار رنج و سختی شده ای، فردا نتیجه ی مطلوب را بدست خواهی آورد. صبر و تحمل کلید خوشبختی تو است. به خداوند امید داشته باش و دعا را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 115
درخت دوستي بنشان که کام دل به بار آرد ، نهال دشمني برکن که رنج بي شمار آرد چو مهمان خراباتي به عزت باش با رندان ، که درد سر کشي جانا گرت مستي خمار آرد شب صحبت غنيمت دان که بعد از روزگار ما ، بسي گردش کند گردون بسي ليل و نهار آرد عماري دار ليلي را که مهد ماه در حکم است ، خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد بهار عمر خواه اي دل وگرنه اين چمن هر سال ، چو نسرين صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد خدا را چون دل ريشم قراري بست با زلفت ، بفرما لعل نوشين را که زودش باقرار آرد
در اين باغ از خدا خواهد دگر پيرانه سر حافظ
،
نشيند بر لب جويي و سروي در کنار آرد
تعبیر:
زندگی را سهل و آسان بگیر. دوستان خود را فراموش نکن و تکبر و خودپسندی را رها کن. با دوستان با مروت و مهربانی رفتار کن. از طعنه و سرزنش دوستان بپرهیز.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 209
قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود ، ور نه هيچ از دل بي رحم تو تقصير نبود من ديوانه چو زلف تو رها مي کردم ، هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد ، که در او آه مرا قوت تاثير نبود سر ز حسرت به در ميکده ها برگردم ، چون شناساي تو در صومعه يک پير نبود نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست ، خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم ، حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود آن کشيدم ز تو اي آتش هجران که چو شمع ، جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود
آيتي بود عذاب انده حافظ بي تو
،
که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود
تعبیر:
هیچ خواسته ای بدون سعی و کوشش به دست نمی آید. انسان نباید از شکست ها نا امید و مأیوس شود بلکه باید عزم خود را جزم کند. با نشستن و آه و ناله کشیدن و دست روی دست گذاشتن هیچ کاری صورت نمی پذیرد. اراده کن و دوباره از صفر شروع کن. مطمئناً به خواسته ی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 487
اي بي خبر بکوش که صاحب خبر شوي ، تا راهرو نباشي کي راهبر شوي در مکتب حقايق پيش اديب عشق ، هان اي پسر بکوش که روزي پدر شوي دست از مس وجود چو مردان ره بشوي ، تا کيمياي عشق بيابي و زر شوي خواب و خورت ز مرتبه خويش دور کرد ، آن گه رسي به خويش که بي خواب و خور شوي گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد ، بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوي يک دم غريق بحر خدا شو گمان مبر ، کز آب هفت بحر به يک موي تر شوي از پاي تا سرت همه نور خدا شود ، در راه ذوالجلال چو بي پا و سر شوي وجه خدا اگر شودت منظر نظر ، زين پس شکي نماند که صاحب نظر شوي بنياد هستي تو چو زير و زبر شود ، در دل مدار هيچ که زير و زبر شوي
گر در سرت هواي وصال است حافظا
،
بايد که خاک درگه اهل هنر شوي
تعبیر:
بهتر است اول در کارها دقت کنی و با عجله تصمیم نگیری. با دوستان با تجربه مراوده و رفت و آمد کن تا تجربه ی بیشتری کسب کنی. اگر ایمان داشته باشی از هیچ مشکلی در هراس نخواهی بود. خدا را در نظر بگیر و به او توکل کن. نا امیدی و یأس را از خود دور کن. در وجود خود نگاه کن و کاستی ها و ضعف های خود را بشناس و آن ها را برطرف کن.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 72
راهيست راه عشق که هيچش کناره نيست ، آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نيست هر گه که دل به عشق دهي خوش دمي بود ، در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست ما را ز منع عقل مترسان و مي بيار ، کان شحنه در ولايت ما هيچ کاره نيست از چشم خود بپرس که ما را که مي کشد ، جانا گناه طالع و جرم ستاره نيست او را به چشم پاک توان ديد چون هلال ، هر ديده جاي جلوه آن ماه پاره نيست فرصت شمر طريقه رندي که اين نشان ، چون راه گنج بر همه کس آشکاره نيست
نگرفت در تو گريه حافظ به هيچ رو
،
حيران آن دلم که کم از سنگ خاره نيست
تعبیر:
در انجام کاری که در پیش داری درنگ و شتاب نکن. عشق و محبت و ایمان به هدف تو را بهتر و زودتر به هدف می رسانند. در امر ازدواج موفق خواهی شد.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 248
اي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر ، زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر قلب بي حاصل ما را بزن اکسير مراد ، يعني از خاک در دوست نشاني به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ، ز ابرو و غمزه او تير و کماني به من آر در غريبي و فراق و غم دل پير شدم ، ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان ، وگر ايشان نستانند رواني به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن ، يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي گفت
،
کاي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر
تعبیر:
غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است. از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری. اما شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 201
شراب بي غش و ساقي خوش دو دام رهند ، که زيرکان جهان از کمندشان نرهند من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سياه ، هزار شکر که ياران شهر بي گنهند جفا نه پيشه درويشيست و راهروي ، بيار باده که اين سالکان نه مرد رهند مبين حقير گدايان عشق را کاين قوم ، شهان بي کمر و خسروان بي کلهند به هوش باش که هنگام باد استغنا ، هزار خرمن طاعت به نيم جو ننهند مکن که کوکبه دلبري شکسته شود ، چو بندگان بگريزند و چاکران بجهند غلام همت دردي کشان يک رنگم ، نه آن گروه که ازرق لباس و دل سيهند قدم منه به خرابات جز به شرط ادب ، که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتي حافظ
،
که عاشقان ره بي همتان به خود ندهند
تعبیر:
سست اراده نباش. دوستان صادق را بشناس. فریب و دو رنگی تو را از مقصود دور می کند. ساده اندیشی تو را گرفتار بلا خواهد کرد که رهایی از آن دشوار است. بنابراین تمام جوانب کار را با دقت بسنج تا فریب ظاهر ریاکاران را نخوری.
فال حافظ روزانه جمعه 4 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 397
ز در درآ و شبستان ما منور کن ، هواي مجلس روحانيان معطر کن اگر فقيه نصيحت کند که عشق مباز ، پياله اي بدهش گو دماغ را تر کن به چشم و ابروي جانان سپرده ام دل و جان ، بيا بيا و تماشاي طاق و منظر کن ستاره شب هجران نمي فشاند نور ، به بام قصر برآ و چراغ مه برکن بگو به خازن جنت که خاک اين مجلس ، به تحفه بر سوي فردوس و عود مجمر کن از اين مزوجه و خرقه نيک در تنگم ، به يک کرشمه صوفي وشم قلندر کن چو شاهدان چمن زيردست حسن تواند ، کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن فضول نفس حکايت بسي کند ساقي ، تو کار خود مده از دست و مي به ساغر کن حجاب ديده ادراک شد شعاع جمال ، بيا و خرگه خورشيد را منور کن طمع به قند وصال تو حد ما نبود ، حوالتم به لب لعل همچو شکر کن لب پياله ببوس آنگهي به مستان ده ، بدين دقيقه دماغ معاشران تر کن
پس از ملازمت عيش و عشق مه رويان
،
ز کارها که کني شعر حافظ از بر کن
تعبیر:
ایمان و اعتقاد خود را نسبت به کاری که در پیش داری از دست نده و بر سعی و تلاش خود بیفزای تا به نتیجه ی دلخواه و مطلوب خود برسی. ریا را از وجود خود دور کن. آینده ی خوب و موفقیت آمیزی در پیش رو داری.